برای توضیح تدوین ، نیاز هست که قبلش در راستای توضیحش، گذری به توضیح زیر بزنیم علوم حقیقی و علوم اعتباری علوم حقیقی آن علمی که چیزی که وجود دارد و ما در مورد آن چیز تحصیل می‌کنیم علوم اعتباری علومی هستند که در چیزی نیست و شخصیواضع یا مدوُِن آن علم را درست می‌کند علم اختراعی یا اکتشافی    آلة آن چیزی که اثرِ فاعل را به منفعل می‌رساند  قانون قاعدۀ کلی   کلی آن اثری که مواردمصادیق زیادی دارد   مراحل فراگیری یک علمی 1 یادگیری اصطلاحات آن علم 2 درک رابطه بین گزاره ها، نظام آن علم 3 یافتن و فهمیدن نظام کلی آن علم   شیخ الرئیس هرکسی که عادت دارد یک چیز را بدون دلیل قبول کند، آن از فطرت خود دور گشته   فکر فرایند تبدیل معلوم به مجهول   حرکت در فکر 3 تا است حرکت رفت و برگشتیحرکت ذاهبه و راجعه از معلوم به مجهول و بالعکس و حرکت در میان معلومات حرکت دائره   منطق مدیریت ترتیب معلومات، چیدمان درست معلومات  ذهن در ترتیب دادن معلومات دچار خطا می شود ذهن ها با معلومات یکسان، نتایج متاوت و
رئوس ثمانیه مقدمة العلم مقدمة الشروع فی العلم سرفصل‌های هشتگانه وقتی محصّل بخواهد وارد هر علمی و موضوعی شود بعبارتی اآن علم را شروع کند، نیاز به این مقدمات دارد که این رئوس هشتگانه بعضی ار موارد نیاز نیاز اولیه هست یعنی نیازهایی که باید بلد باشید تا وارد آن علم شود و بعضی از امور، نیاز ثانویه هستند یعنی اگر باشند بهتر است؛ ضروری و اامی نیست رئوس ثمانیه تعریف علم، فایده آن علم و آموختن آن، موضوع آن علم این 3 تا نیاز اولیه، مؤسس آن، مسائل آن، جایگاه آن در میان علوم دیگر، غرض آن و روش‌های تعلیم آن   معتصِم بازمی دارد  عصمت باز داشته شده  قاناون کلمه یونانی به معنی ابزار سنجش است مراعات رعایت کردن، بکار بردن جمع فارسی با افزودن پسوندِ ها، ان، ات» به کلمات ایجاد می شود کلماتی که جمع مثلا کبائر این جمع جمع فارسی نیست پس در کل کلمه عربی است   فکر ترتیب دادن چند امر معلوم برای رسیدن به یک امر مجهول حرکت ذهن بین مجهول و معلوم حرکت از مجهول به معلوم و از معلوم به مجهول تعقل هم ا
قسمت پایانی مقدمه جلد1 کتاب آشنایی با علوم اسلامی شهید مطهری   فرهنگ و تمدن اسلامی به طور التقاطی از تمدن های دیگر نیست؛ یعنی ترکیبی از چند تمدن یا بعبارتی یک بخشی را از فلان تمدن گرفته و بخشی را از فلان تمدن دیگرنه اینطور نیست بلکه علوم را گرفته و در خود  هضم کرده؛ یعنی آن چیزهایی که از تمدن های دیگر گرفته را داخلش تصرف کرده و به آن شکلی که متناسب اسلام هست درآورده؛ یا بعبارتی رنگ اسلام به خودشان گرفتند و اسلامیزه شدند   نظریه فرهنگستان علوم اسلامی فلسفه ای که حتی در حوزه هارایج هست اسلامی نیست، بلکه فلسفه مسلمین هست  بین فلسفه اسلامی و فلسفه مسلمین تفاوت قائل می شوند  بیان میکنند که یک علمی که از خارج از حوزه اسلام بوده و وارد شده، این را مسلمانان دستمالی اش کردند؛ این باز باعث نمیشه که آن علم اسلامی بشه مثل فلسفه این فلسفه، فلسفه مسلمین هست برای فلسفه اسلامی یا هر علمی را اسلامی کردن یک کاری رو باید انجام داد که استاد فرمودند برای آشنایی برو کتابهاشون رو بخون   کتا
آخرین جستجو ها